ازدواج میتواند مهمترین مرحله زندگی هر دختر و پسری باشد. این مقوله از جنبه های مختلف اجتماعی و فرهنگی قابل بررسی است. واقعیت های موجود در هر جامعه ای هم میتواند صحت یا عدم صحت بیانات را مشخص کند. اینکه چطور شخص مناسب را انتخاب کنیم؟ خودمان انتخاب کنیم یا خانواده؟ ازدواج سنتی یا مدرن؟ چه معیارهایی را باید در نظر بگیریم تا مطمئن شویم که با شکست مواجه نمیشویم؟ و خیلی موارد دیگر همگی سوالاتی است که هر دختر و پسری که در آستانه ازدواج است از خود یا مشاور میپرسد.
مقوله ازدواج یکی از مباحثی است که نیاز به تفکر و شناخت دقیق دارد.این دوره یکی از حساس ترین دوره های زندگی هر فرد تلقی میشود که تاثیر فوق العاده زیادی در موفقیت یا عدم موفقیت یه شخص میگذارد.
ازدواج کردن شاید به نظر کار ساده ای بیاید اما هرچه بیشتر آن را ریشه یابی میکنیم بیشتر به دشواری آن پی میبریم.
از طرفی نمیتوان با قاطعیت گفت که ازدواج کردن پرریسک ترین برهه زندگی است یعنی نمیتوانیم این امر را به شدت سخت نشان دهیم.
منظور کلی این است که ازدواج کردن و مقوله ازدواج و تشکیل خانواده نه آنچنان سخت است که نتوان انجامش داد و نه انچنان آسان است که بتوانیم به راحتی و بدون فکر آن را به سرانجام برسانیم.
به خصوص با توجه به شرایط فعلی جامعه و مشکلاتی که برای ازدواج جوانان ایجاد شده و روز به روز از آمار ازدواج کم میشود ،باید بسیار بیشتر دقت کرد و با فکر و تامل بیشتری پیش رفت.
در کل دو نوع ازدواج وجود دارد:
ازدواج سنتی و ازدواج مدرن
هرکدام از این ازدواج ها تعاریف متفاوتی دارند و متقابلا هرکدام مخالفان و موافقان خاص خودشان را دارند.
با توجه به شرایط جامعه و تغییر و تحولاتی که هر جامعه ای نسبت به گذشته داشته است، میزان ازدواج مدرن از ازدواج سنتی بیشتر شده و این سبک ازدواج محبوبیت بیشتری بین افراد پیدا کرده است.
در گذشته افراد گاهی حتی یکدیگر را نمیدیدند و صرفا به واسطه معرفی با یکدیگر ازدواج میکردند.
در زمانهای خیلی قدیم تر افراد حتی تا زمان عقد همدیگر را نمیدیدند و اولین بار سر سفره عقد و بعد از ازدواج تازه چهره همدیگر را مشاهده میکردند ،اما امروزه این روش تقریبا از بین رفته و کمتر کسی را میتوان پیدا کرد که بدون شناخت و دیدن طرف مقابل به ازدواج تن دهد.
شاید این روزها خیلی از والدین این جمله را از فرزندشان شنیده باشند که من فقط با کسی ازدواج میکنم که دوستش داشته باشم،عشق بعد ازدواج واقعیت نداره،اگه خودم انتخاب نکنم خوشبخت نمیشم و ….
حالا سوالی که پیش میاد اینه:
آیا واقعا عشق بعد از ازدواج بوجود نمیاد؟
آیا واقعا کسانی که به روش سنتی ازدواج کردند خوشبخت نشدند؟
درسته که زمانه تغییر کرده و تمایل به ازدواج مدرن از سنتی بیشترشده اما اینکه بگوییم ازدواج سنتی سرتاسر شکست و عدم علاقه است غیرمنصفانه است.
متاسفانه در بعضی مقالات و نشریه ها این دونوع ازدواج را بصورت کامل از هم جدا کرده اند و اینگونه گفته شده: کسانی که به روش سنتی ازدواج میکنند ازروی زور و اجبار خانواده ها بوده،عشق و علاقه ای در کار نبوده و در نهایت هم نتوانسته اند آن عشق رویایی را بدست بیاورند.
در مقابل این افراد،کسانی که روش ازدواجشان مدرن بوده ،با عشق و علاقه ازدواج کرده اند و زندگی سراسر شادی و رضایت را دارند.
در صورتی که این تقسیم بندی اصلا منصفانه نیست. چرا که لزوما هر ازدواج سنتی مبنی بر زور نیست و هر ازدواج مدرنی مبنی بر عشق…
دراین مقاله ابتدا به تعریف ازدواج سنتی و مدرن میپردازیم و سپس دراین مورد صحبت میکنیم که کدام ازدواج بهتر است.
ازدواج سنتی:
ازدواج سنتی که در گذشته طرفداران زیادی داشت به این صورت بود که خانواده ها نقش کلیدی را در ازدواج ایفا میکردند.
پدر و مادر ، دختری را از بین خویشان ، نزدیکان و اقوام برای پسرشان انتخاب میکردند و بعد از موافقت پسر با خانواده دختر در میان میذاشتند.
خانواده دختر هم بعد از هماهنگی با دخترشان زمینه را فراهم میکردند تا آشنایی بیشتر را رقم بزنند.
در ازدواج سنتی خانواده ها به ملاک هایی مثل وضعیت مالی، فرهنگ، شهر خانواده اهمیت میدهند و کمتر به تمایلات و احساسات دوطرف توجه میکنند.
در شکل امروزی تر که ازدواج سنتی اندکی فرق کرده خانواده زمانی را برای آشنایی دختر و پسر در نظر میگیرند تا بیشتر همدیگر رابشناسند.
ازدواج مدرن و امروزی:
ازدواج های امروزی به گونه ای است که دختران و پسران به این باور رسیدند که باید همسرشان را بر پایه علایق و معیارهایشان انتخاب کنند.
در نوع ازدواج مدرن و امروزی ارتباط های پیش از ازدواج بسیار بیشتر از معیارهای خانواده اهمیت دارد.
در این ازدواج فرد خودش شخص مورد علاقه اش را انتخاب میکند و بعد از اینکه تصمیم به ازدواج گرفت او را به خانواده معرفی میکند.
کسانی که این روش را قبول دارند بر این باور هستند که عامل اصلی و مهم ازدواج عشق و علاقه بین طرفین و شناخت انها از همدیگر است.
مزایا و معایب ازدواج سنتی و مدرن
اگه مجددا بخواهیم این دو شیوه ازدواج را باهم مقایسه کنیم میبینیم که هر کدام از این شیوه ها مزایا و معایب خاص خودشان را دارند. به همین دلیل نمتیوانیم بگوییم که کدام روش صدردصد درست است و کدام روش از پایه نادرست است.
بسیاری از کسانی که به شیوه سنتی ازدواج کرده اند بر این باورند که ازدواج کردند چون باید ازدواج میکردند. در بعضی خانواده ها نفوذ خانواده به حدی بالاست که حتی پس از ازدواج هم در زندگی و کارهای مربوط به فرزندشان دخالت میکنند.
در ازدواج مدرن تمرکز اصلی روی عشق و علاقه است.
اما باید در نظر بگیریم که برای یک ازدواج موفق عشق و علاقه به تنهایی کافی نیست.گاهی وقتها ممکن است دختر و پسر به خاطر عشق و علاقه ای که بهم دارند مشکلات و کمبودها را نادیده بگیرند.
باید این نکته را در نظر بگیریم که هرگز نمیتوانیم طرف مقابلمان را بعد از ازدواج تغییر دهیم.
در نوع افراطی ازدواج مدرن دختر و پسر اجازه هیچ گونه اظهار نظری را به خانواده ها نمیدهند.در صورتی که گاهی نظرات و تجربه های آنها میتواند بسیار مفید باشد.
یک ازدواج موفق میتواند تلفیقی از ازدواج سنتی یا مدرن باشد
طبق مطالبی که گفته شد ترکیب ازدواج سنتی و مدرن میتواند موفقیت ازدواج را تضمین کند.
در شیوه تلفیقی بهتر است دختر و پسر قبل از ازدواج بهم علاقه مند باشند و همدیگر رابشناسند.
باید معیارها و اصولی که برای ازدواج و همسر ایده ال دارند را بشناسند و بیان کنند.
از طرف دیگر باید معیارهای خانواده ها را نیز در نظر بگیرند.،هم ترازی فرهنگی،اخلاقی ،مالی و… هرچقدر که بهم نزدیک باشد بهتر است.
یادتان باشد راهنمایی گرفتن از خانواده ها و استفاده کردن از تجربیات انها دخالت محسوب نمیشود.
در نهایت ما پیشنهاد میکنیم کسانی که میخواهند ازدواج کنند بهتر است به روان شناس مراجعه کنند تا بتوانند به درک بهتری از یکدیگر برسند.
بدون دیدگاه