غم بچهدار نشدن یکی از سختترین دردها بین زوجین میباشد. معمولاً زوجها از زمانی که متوجه میشوند ممکن است نتوانند بچهدار شوند بسیار بهم میریزند و واقعاً برایشان دردناک و زجرآور است. اگر مدتها پس از تلاش ، باروری اتفاق نیفتد؟ اگر هیچگاه بچهدار نشویم چه؟ چگونه با چنین غمی کنار بیاییم؟ در کنار این غم و غصه نیز نمکی وجود دارد روی زخم به نام حرف مردم.
زمانی که سؤالات و حرفهای اطرافیان پس از مدتی شروع میشود که چرا بچهدار نمیشوید؟ مشکل از کیست و بچهدار نشدن تقصیر چه کسی میباشد؟ غصهٔ زوجها بیشتر میشود و حتی ممکن است ناخودآگاه دنبال پیداکردن مقصر و محکومکردن بروند.
این کلمه «تقصیر»، یکی از رایجترین واژههایی است که در فرهنگ ما به مشکل ناباروری زوجین اشاره میکند. روانشناسان معتقدند استفاده از واژه «تقصیر» برای زوجهایی که بارور نمیشوند، بار روانی نامناسبی دارد اما به نظر میرسد تا تغییر این واژه در اذهان عمومی، راه درازی در پیش داریم.
مهمترین اختلالاتی که زوجین نابارور با آن روبهرو میشوند، به مسائل روحی و روانی برمیگردد
اضطراب و استرس
محققان معتقدند اغلب زوجهای نابارور به اضطراب دچار میشوند، چراکه ناباروری میتواند بهصورت یک بحران در زندگی، بحران هویت، بیماری مزمن، علتی برای افسردگی، یک تجربه عمیق یا ترکیبی از این موارد باشد.
درواقع گرچه زن و شوهر هر دو از ناباروری و تنها بودن خسته و ناراحت میشوند، اما معمولاً خصلت زنان بهگونهای است که آنها سریعتر و بیشتر از مشکلات تأثیر میپذیرند و به این دلیل زنان آسیبپذیرتر از مردان هستند و تنشی که در وجود زنان شکل میگیرد خیلی بیشتر از مردان است. بدون توجه به اینکه کدام زوج عامل ناباروری است، زنان علائم بیشتری را از خود بروز میدهند. اضطراب در زنان نابارور بیشتر است، زیرا اهمیتی که آنان برای خود قائل هستند به تولد فرزند نیز ارتباط دارد.
از طرفی معمولاً مردان نابارور با بچهدار نشدن تصور میکنند احساسات مردانهشان کم شده و با دارو و معالجه ساده مسئله حل میشود و خیلی زود بچهدار میشوند، اما برعکس، زنانی که تصور میکنند هرگز بچهدار نمیشوند، دنیا را جلوی چشمانشان تیرهوتار میبینند و امیدشان را بهکلی از دست میدهند و همین باعث تشدید استرس و اضطرابشان میشود.
احساس تنهایی و از دستدادن
بسیاری از زوجین در ابتدای زندگی احساس میکنند تمام رؤیاهایشان تحقق مییابد و خیلی سریع به آرزوهایشان میرسند، اما مدتی که از زندگی مشترکشان میگذرد و احساس میکنند در تحقق آرزوهایشان تأخیری افتاده کمکم احساس ناامیدی میکنند.
انسان وقتی در هر شرایطی احساس تردید کند و موفقیت خود را در آینده مبهم ببیند احساس درماندگی میکند، این مسئله در مورد زوجین نابارور نیز صادق است، برای زوجینی که احساس کنند موقتاً بچهدار نمیشوند، شاید تحمل برخی مسائل و مشکلات آسان باشد، اما وقتی احساس کنند تا آخر عمر نمیتوانند بچهدار شوند، بهشدت غمگین و آشفتهحال میشوند.
بهعنوانمثال اغلب زنان نابارور این احساس را دارند که زندگیشان بیروح شده و فرزندی ندارند که به زندگی آنان رنگ و بویی ببخشد، اینجاست که کمکم احساس ضعف و ناتوانی میکنند، زیرا دستیابی به آرزوها و رؤیاهایشان را پوچ و بیمعنا میبینند.
آنها احساس میکنند خیلی از فرصتها را ازدست رفته و دیگر امیدی به زندگی ندارند و روح و روانشان بر اثر احساس تنهایی و ازدستدادن آرزوها بهشدت به هم میریزد و ممکن است زندگی را به کام خود و همسرشان تلخ کنند. در واقع ناباروری و حتی ترس از باردار نشدن مهمترین مسئلهای است که زوجین را آزار میدهد و احساس تنهایی و ازدستدادن زندگی را در آنها تقویت میکند.
با تشخیص ناباروری در ابتدا زوج احساس ناامیدی، غم و اندوه و عصبانیت میکنند که باگذشت زمان بدتر هم میشود. معمولاً افراد نابارور احساس کمبود زیادی دارند، مهمترین کمبود آنان نداشتن وارث، نداشتن تجربه حاملگی، نداشتن مهمترین فرد باارزش در خانواده است، علاوه بر اینها، نداشتن هدف اساسی در زندگی و ازبینرفتن اعتمادبهنفس از مهمترین دلایل حس فقدان زوجهای نابارور است.
عکسالعملهای متفاوت در مردان و زنان
معمولاً مردان و زنان در مورد بچهدار نشدن عکسالعملهای متفاوتی را از خود بروز میدهند. اگر زن و شوهر به یک اندازه ناراحتی و اندوه خود را نسبت به ناباروری نشان نمیدهند به این دلیل است که یکی ناراحتی خود را با واکنشهای شدید نشان میدهد و دیگری با وجود ناراحتی سعی میکند ظاهر خود را حفظ کند و خود را خونسرد نشان دهد. اصولاً مردان سادهنگرند و زنان سختگیر و حساس.
مردان ناراحتی را در دل پنهان میکنند اما زنان قدرت پنهان کردن ناراحتیشان را ندارند و تا زمانی که لب به سخن نگشایند، آرام نمیگیرند. به دلیل اینکه مردان عکسالعمل کمتری نشان میدهند زنان احساس میکنند که این موضوع برای مردشان اهمیتی ندارد و این حالت در شرایطی که زوج در درمان با شکست مواجه میشوند، حادتر میشود. در صورت خونسرد باقیماندن مرد، زن احساس میکند رها شده و بیپناه و ضعیفتر از طرف مقابل است.
مشکل اینجاست که برخی از مردان واقعاً نمیدانند که چگونه میتوانند در این شرایط حامی همسرشان نباشند و در این کار قصد و عمدی هم ندارند. آنها حتی ممکن است برداشت همسر خود را از خودشان بهعنوان یک فرد بیاحساس و بیاعتناء به داشتن فرزند را هم بپذیرند، اما پرواضح است که چون تربیت مردان بهگونهای است که عادت ماهیانه، تولیدمثل و ناباروری را مشکل زنانه میدانند و صحبتکردن در این باره برایشان مشکل است و به این دلیل هم توانایی همدردی لازم را ندارند. پس لازم است که زوجین تفاوتهای روانی یکدیگر را درک کنند و بهاشتباه قضاوت نکنند.
شکاف ارتباطی بین زوجین
ناباروری میتواند روابط بینفردی، بخصوص رابطه بین زوجین را تحت تأثیر قرار دهد. هرچند در برخی موارد فشار روحی ناشی از ناباروری موجب نزدیکی و صمیمیت روابط زناشویی میشود، ولی ممکن است برخی دیگر از زوجین در طول درمان با مشکلات جانبی زیادی مواجه شوند.
گاه زوجین نسبت به یکدیگر، نسبت به والدینشان و حتی نسبت به پزشک معالج خود احساس خشم و دلخوری پیدا میکنند یا به علت استفاده قبلی از وسایل ضدبارداری گناه را به گردن همسرشان بیندازند و او را سرزنش کنند.
برخی از زوجینی که پس از سالها زندگی، صاحب فرزندی نمیشوند، کمکم طلاق عاطفی میگیرند. شاید هر دو در زیر یک سقف زندگی کنند، اما هیچگونه ارتباط عاطفی با هم ندارند و هرکدام سرگرم وظایف خودشان هستند. مهمترین مشکل آنها به روابط زناشوییشان برمیگردد که در این دوران ممکن است به حداقل برسد و یا بهکلی قطع شود.
یکی از اشکالات بزرگ در رفتار اغلب زن و شوهرهای نابارور این است که آنها باوجودآنکه در زیر یک سقف زندگی میکنند دائم در حال ارزیابی رفتار، کنترل شخصی و احساسات یکدیگرند.
برای مثال اگر زن احساس کند شوهرش کمحوصله است بهجای اینکه دلیل آن را بفهمد با او بحث میکند و یا زمانی که زن صاحب بچه نمیشود، شوهر بهجای آنکه استرس زن را کم کند با رفتارهای نابجا اندوه زن را بیشتر میکند، آنان بهجای اینکه در یک فرصت مناسب در مورد مسائلشان با هم صحبت کنند در یک موقعیت نامناسب با دعوا و سروصدا همه عقدهها را از دل بیرون میریزند و همین مسائل باعث شکاف بین آنان و دور شدنشان از یکدیگر میشود.
زن و شوهر باید در موقعیتهای خطرناک اینچنینی یارویاور یکدیگر باشند، نه آنکه عقبنشینی کنند و در مواقع سختی و غم یکدیگر را ترک کنند. نگرش اطرافیان و برخی باورهای غلط در جامعه در کنار استرس ناباروری بر اضطراب زوجین میافزاید.
در فرهنگ ما نیز به علت گسترده بودن بسیاری از خانوادهها و نقش بارز والدین و بستگان نزدیک ناباروری بعد عمیقتری به خود میگیرد و همین مسئله گاه فاصله زوج نابارور را از هم بیشتر میکند.
باتوجهبه توضیحاتی که در ارتباط با مشکلات زوجین در موقعیت خاص بچهدار نشدن توضیح دادیم در مقاله بعدی همراه ما باشید تا به راهکارهای مقابله و کمتر کردن مشکلات در این شرایط بپردازیم.
شما عزیزان میتوانید با مشاوران متخصص در این زمینه در مرکز مشاوره رازماندگار ارتباط برقرار کنید و با کمک این عزیزان به بهترشدن شرایط خود و خانوادهتان کمک کنید. مرکز مشاوره راز ماندگار در تمامی زمینههای مشاوره روانشناسی میتواند شما عزیزان را راهنمایی کند.
بدون دیدگاه