موضوع تنهایی و شکست عشقی خیلی و گسترده و وسیع است و زمانی که شما در یک رابطه عاطفی هستید و احساس تنهایی میکنید و فکر میکنید که در حال شکست عشقی هستید یک زمانی هم شاید یک رابطه عاطفی وجود نداشته باشد و شما در درون خود احساس تنهایی کنید و موضوعی که هست این است که ما نمیتوانیم بگوییم کدام یک از این حس ها نسبت به دیگری برتری دارد ولی میتوان گفت بعضی مواقع فردی در شرایطی از تنهایی قرار دارد و از شرایط تنهایی که وجود دارد احساس رضایت کند واحساس کند شاید زمان هایی که تنها است بهتر میتواند فکر کند و یا اصلا زندگی کند و در مقابل فردی اصلا از شرایط تنهایی احساس خشنودی نداشته باشد و بخاطر این موضوع حس منفی و بدی داشته باشد و دچار بیماری هایی از جمله افسردگی و ناراحتی های مربوط به اعصاب و روان شود . و تمامی این موارد مربوط به تفاوت های فردی است که هر فردی چطور و از چه زاویه ای به این موضوع بنگرد . بعضی ها ذاتا از تنهایی لذت می برند و بالعکس بعضی ها از تنهایی هراس دارند . و تنهایی برایشان غیر قابل تحمل است
آیا فردی که شکست عاطفی خورده نتیجه اش تنهایی است و باید تنها بماند؟
افرادی که شکست عشقی و عاطفی خورده اند میتوانند شرایط و مشکلات پیش آمده را بازسازی نمایند و شرایط خود را به راحتی مدیریت کنند و میتوانند حس و حال خوب را به زندگیشان برگردانند در صورتی که بتوانند نکات منفی و مثبت زندگی و روابط خود را بررسی نمایند و بعد از آن براحتی میتوانند به زندگی اجتماعی خود باز گردند. و شرایط زندگی خود را حتی بهتر از قبل نمایند و دیگر شکست عشقی پیش آمده را یک نوع شکست بی برگشت نپندارند. و هیچگاه به این فکر نکنند که چون شکست عشقی خورده اند دیگر باید دست از این زندگی بکشند.
زمانی که شکست عشقی و عاطفی اتفاق می افتد فرد یک سری تجربیات دردناک و غیر قابل باور در خود دارد و بعضی اوقات به فکر روزهای خوب و حال خوب و لحظات زیبا و شادی که در کنار فردی داشته بی اندیشد و همین باعث ناراحتی و انزوا در فرد می گردد و هیچگونه نمیتواند طرف مقابل خود را فراموش کند.
هیچ انسانی نمیتواند مقطعی از زندگی گذشته خود را کاملا به دست فراموشی بسپارد و قسمتی از زندگی خود را براحتی پاک کند.پس اگر هر فردی وارد زندگی ما شد و به هر دلیلی مجبور به جدایی از آن فرد شدیم نمیتوان گفت که بطور کامل میتوان آن فرد را فراموش کرد و نکته درست این است که با کمک یک روانشناس و مشاور و تمریناتی که میتوان استفاده کرد آن فرد را در ذهن خود کم رنگ کنیم تا بتوانیم به روال عادی زندگی خود برگردیم و شادی و نشاط گذشته را به خود بازگردانیم و سریع تر از همیشه زندگی را بدون درد و شکست و عشقی و عقب ماندن کنیم .
مهم ترین علائم روحی و جسمی بعد از شکست عشقی چیست ؟
افراد بعد از تجربه ضربه و شکست عشقی ،علائم روحی و روانی نسبتا شدیدی را تجربه می کنند که اطرافیان به راحتی این تغییرات را می توانند تشخصی دهند .که البته این علائم با توجه به مدت زمان ارتباط و دوام رابطه و لحظات شیرین و تلخی که داشته اند می تواند متفاوت باشد. مسلما شخصی که بعد از چند سال رابطه از عشقش و روابط عاطفی اش جدا میشود و روابط عاطفی اش دچار مشکل می شود بیشتر از کسی که فقط چند هفته با طرف مقابلش ارتباط داشته، آسیب می بیند. علائم روحی بعد از شکست عشقی بسیار شبیه آن چیزی است که افراد در اختلالات افسردگی و اضطرابی تجربه میکنند، البته با درجات مختلف برای هر فردی پیش خواهد آمد . در کنار این علائم روحی علائم جسمانی نیز در این افراد دیده می شود که در این مقاله به آن می پردازیم .
- بی علاقه بودن نسبت به کارهایی که قبلا جزو علاقه مندیهای شدید محسوب می شد.
- بی انگیزگی نسبت به محیط اطراف و افراد و موضوعاتی که پیش می آید
- افزایش و یا کاهش شدید وزن بدن
- بی خوابی یا پرخوابی به صورت افراطی و بدون کنترل
- نداشتن کنترل در رفتار و پرخاشگری
- گریه های بی علت و بی تابی های مداوم
- بی حوصلگی و نداشتن انگیزه برای ادامه زندگی
- نداشتن انرژی کافی برای کارهای روزمره و کار و تحصیل و….
- سرد شدن و یا کم شدن روابط فرد با دوستان و خانواده و ……
- انتظار و پیگیری از دوستان مشترک و یا چک کردن های مداوم فرد در فضاهای مجازی و انتظار وقوع حادثه ای .
- بی اعتمادی و بی اعتنایی فرد نسبت به اطرافیان
- سرزنش کرد خود و اطزافیان برای وقوع جدایی و شکست عشقی
- پایین آمدن سطح اعتماد بنفسو عزت نفس در فرد و فرو رفتن در تنهایی و انزوا
- کابوس های شبانه و بی خوابی و گریه های شبانه و……
- مرور خاطرات تلخ و شیرین گذشته و کنکاش در اتفاقات خوب و بد گذشته که در رابطه اتفاق افتاده است
- تنگی نفس و ضربان قلب شدید و احساس شدید در ناحیه قلب و معده
- تغییر سطح هورمون ها
7 مرحله طلایی برای پذیرش شکست عشقی توسط فرد
بهتر است بدانید که بعد از شکست عشقی شما مراحلی همانند مراحل سوگ و از دست دادن عزیزی در زندگیتان را تجربه خواهید کرد. مدت زمان این مراحل بسته به ویژگیهای شخصیتی، سطح تحمل ، حمایتهای خانوادگی، حمایت شدن از سمت دوستان و مدت زمان رابطه ، عمق رابطه ، و …، فرق میکند. گاهی اوقات برخی از افراد براحتی از یک مرحله خیلی سریع عبور میکنند و یا گاهی هم بیش از حد در یک مرحله باقی میمانند و به کنکاش و موضوعاتی که پیش آمده رسیدگی می نند که این خود نیز باعث طولانی شدن رنج و عذاب بعد از شکست عشقی می شود .
انکار کردن اتفاق پیش آمده
انکار کردن اتمام رابطه و گشتن به دنبال روزنه ای از امید برای بهبود یافتن ارتباط و پیگیری کردن و تماس گرفتن و پیام دادن به طرف مقابل و ابراز پشیمانی های مداوم
خشم و پرخاشگری
بعد از مدتی فرد میفهمد که بازگشتی در رابطه وجود ندارد، و به هیچ طریقی نمیتواند طرف مقابلش را به رابطه بر گرداند به همین دلیل سعی میکند برای این رابطه تمام شده مقصر و دلیل پیدا کند که چرا این رابطه منجر به شکست عشقی شده است . مقصر اصلی، معمولا فرد مقابل است.
ای کاش گفتن های مداوم
فرد در هر حال گذشته اش را مرور میکند و همیشه به این فکر میکند که ای کاش فلان کار را انجام نداده بودم ، ای کاش آن را را انجام نمیدادم ، ای کاش فلان و ای کاش بسار …… در این مرحله باید سعی کنید از کمک یک دوست یا یک روانشناس متخصص استفاده کنید زیرا در هر حال به این فکر میکنید که راهی پیدا کنید برای برگشت به رابطه که این واقعا بدترین و بی نتیجه ترین تصمیم است
افسردگی و زود رنجی و حساس بودن
شاید اکثر افراد مرحله افسردگی را بیشتر به یاد داشته باشند زیرا معمولا طولانیترین مرحله سوگ است. برای بیرون آمدن از این شرایط به خودتان زمان دهید ولی اگر بیش از ۲ الی ۳ ماه طول کشید، حتما با یک روانشناس مشورت کنید. افراد معمولا در این مرحله تصمیم میگیرند که دیگر هیچ رابطه عاشقانهای را تجربه نکنند و به همین دلیل ماندن در این مرحله، بسیار آسیبزاست. باید سریعا با کمک یک روانشناس به خودتان کمک کنید تا از این مرحله بحران خارج شوید تا به راحتی و خیلی سریع به روال عادی زندگی برگردید و شکست عشقی را سدی جلوی راه خود قرار ندهید .اتفاقی است که پیش آمده و باید سریع دنبال راه درمانی باشید .
ساختن حس خوب و پیش به سوی بهبودی
اگر تمام مراحل بالا با موفقیت انجام شود، شما وارد مرحله بهبودی و ساختن حس خوب میشوید. در این مرحله به موضوع پیش آمده به صورت منطقی نگاه میکنید و موارد پیش آمده و شکست عشقی دیگر معظلی جلوی راه شما نیست و شما کم کم از حالت دگرگونی و آشفتگی خارج می شوید .
مرور نقاط منفی در رابطه
مهم نیست دلیل جدایی شما چه بوده و چرا شکست عشقی خورده اید و چرا خود را بازنده می دانید و رابطه از سمت چه کسی تمام شده است . مطمئنا در طول رابطه عاطفی یا در هنگام جدایی متوجه نقاط منفی یا اشتباهاتی از طرف مقابل شدهاید. و اشتباهاتی را در رفتار و گفتار طرف مقابل دیده اید . برای اینکه راحتتر بتوانید با موضوع کنار بیایید. بجای مرور مکرر خاطرات خوش که کاری بجز نمک پاشیدن به زخمتان نمیکند، نقاط منفی رابطه و طرف مقابل را مرور کنید و به این فکر کنید که در دارز مدت آیا این رفتارها باعث صدمه به شما میشد یا نه .
اتمام رابطه و شکست عشقی را بپذیرید
مهمترین مرحله برای کنار آمدن با شکست عشقی این است که تمام شدن رابطه را بپذیرید. البته این کار برای شما سخت خواهد بود به خصوص اگر طرف مقابل دلیل موجهی برای تمام کردن رابطه نیاورده باشد. اما برای ادامه مسیر و گذشتن از این غم جدایی مطمئنا پذیرش مسئله لازم است. و باید به این موضوع فکر کنید که آیا اتمام این رابطه و پذیرفتن شکست عشقی برای ادامه زندگی برای شما مفید است یا میخواهید شرایط آشفته فعلی را ادامه بدهید یا خیر؟
قطعا شما شکست عشقی خود را پشت سر می گذاری و مجددا به دوران قرار ملاقات گذاشتن بر می گردید و حتی اگر نمی خواهید هم مشکلی نیست. نباید هرگز خود را با روابطتان تعریف کنید. شما همچنان ارزشمند هستید چه تنها بمانید و چه با کسی در رابطه باشید. شما اهمیت دارید و در این دنیا تفاوت ایجاد می کنید. این مسئله را هرگز فراموش نکنید. و برای گذر از این بحران حتما از یک مشاور روانشناس کمک بگیرید تا بتوانید شرایط را بهتر مدیریت کنید و اشتباهات گذشته را دیگر تکرار نکنید و روابطتان را هدفمند پیش ببرید .
بدون دیدگاه