اینکه مردان تمایلی برای ازدواج کردن نشان نمیدهند، عجیب به نظر میرسد. هم زنان و هم مردان از ازدواج کردن منفعتهایی میبرند، اما ظاهراً مردان، منفعت و سود بیشتری میبرند. بسیاری از روانشناسان معتقدند که مردان متأهل، معمولاً نسبت به مردان مجرد، شادتر بوده و زندگی سالمتری دارند. آنها پول بیشتری در میآورند و بیشتر عمر میکنند. درحالیکه امتیازاتی که زنان از ازدواج به دست میآورند به کیفیت زندگی متأهلی آنها بستگی دارد.
بر اساس تحقیقات انجام شده در چند دهه اخیر، بسیاری از مردان اظهار کردند که به نظرشان بهتر است، ازدواج کنند تا زندگی مجردی بگذرانند. در مقایسه با زنان مجرد، مردان مجرد تمایل بیشتری برای ازدواج کردن، از خود نشان دادند؛ بنابراین مردان، افراد پیگیرتری برای ازدواج هستند. آنها به ازدواج به دید مثبتتری نگاه میکنند. اما چه عواملی باعث میشود، آنها بیشتر از ازدواج کردن خودداری نمایند؟
در این مقاله، امید است با اطلاع از این عوامل و تلاش برای برطرف نمودن مشکلات، جوانان را بهسوی ازدواج موفق سوق دهیم. برای اطلاع و آگاهی بیشتر به سایت مرکز مشاوره راز ماندگار، بخش مشاوره روانشناسی مراجعه نمایید. مشاورین روانشناس متخصص ما، ۲۴ ساعته، آماده کمک و راهنمایی به شما عزیزان هستند.
علل و عوامل عدم تمایل به ازدواج کردن در مردان
به نظر برخی روانشناسان، تغییر یا تجدیدنظر کردن در مورد بسیاری از رفتارها، پس از ازدواج و اینکه مردان احساس میکنند، برای این تغییرات آماده نیستند، باعث میشود آنها از ازدواج کردن، بپرهیزند. مردان جوان فکر میکنند ازدواج مسئولیتهای آنها را افزایش میدهد. همچنین، از لحاظ مالی آنها باید بیشتر خرج کنند، در نتیجه از لحاظ اقتصادی ضعیفتر خواهند شد.
-
تأثیر روابط آزاد و امتیازات آن مانع بزرگ برای ازدواج نکردن مردان:
در تحقیقاتی که سال ۲۰۰۲ بر مردان ۲۵ تا ۳۳ سال انجام شد، بسیاری از مردان جوان اظهار داشتند، علت اصلی خودداری از ازدواج، در آنها به دلیل این است که بدون ازدواج کردن هم میتوانند بسیاری از امتیازات و منفعتهای ازدواج را به دست آورند.
به همین خاطر، دلیلی برای ازدواج کردن وجود ندارد. آنها اظهار کردند، گاهی حتی فشار اجتماعی برای ازدواج را تجربه نکردهاند، نه از سمت خانواده نه از سمت دوستان. به نظر آنها، ازدواج کردن مسئولیتهای آنان را افزایش میدهد و از لحاظ اقتصادی باید نهتنها مخارج خود، بلکه همسر و در آینده فرزندان را نیز بپردازند.
از طرف دیگر یکی از نکات جالب بیان شده توسط مردان جوان این بود که اگر آنها ازدواج کنند، همسرشان به آنها میگوید که چه کاری انجام دهند. آنها احساس میکردند، بعد از ازدواج زنان تأثیر مستقیمی بر رفتارهای مردان دارند و بسیاری از رفتارها را تغییر میدهند.
بهعنوانمثال” تو هر شب تا دیروقت کار میکنی و خودت را خسته میکنی، بهتر است در رفتارت تجدیدنظر کنی” یا “تو نیاز داری به دکتر بروی، چرا دوستداری خوددرمانی کنی؟ اینطور حالت بدتر میشود.” درصورتیکه هنگامی که آنان ازدواج نکردهاند، دوستدخترانشان چنین کنترلی را بر رفتار آنها، ندارند.
-
ترس از تغییرات هویتی مردان پس از ازدواج:
جامعهشناسی به نام استیو ناک، در کتاب تأثیر ازدواج در زندگی مردان، در مورد تغییر در طرز فکر مردان راجع به خودشان و همسرانشان، بحث میکند. او در مورد نقش اجتماعی مردان، بهعنوان شوهر صحبت میکند و معتقد است، مردان خود را بهعنوان پدر، محافظتکننده و تهیهکننده اقتصادی مینگرند و این هنگامی اتفاق میافتد که ازدواج میکنند.
این تغییرات در هویت آنها با تغییرات رفتاری، ارتباط تنگاتنگی دارد. بهعنوانمثال، مردان متأهل نسبت به مردان مجرد درآمد بالاتری دارند. آنها بیشتر کارکرده و زمان کمتری را با دوستان و همسالانشان میگذرانند و بالعکس زمان بیشتری را با اعضای خانواده و فامیل سپری میکنند.
ازدواج کردن باعث تغییرات اساسی در هویت مردان میشود. این تغییرات در مسیری به وجود میآید که باعث میشود انتظارات دیگران برای افزایش مسئولیت در برابر آنها افزایش یابد. این تغییرات برای زنان بسیار کمتر، ایجاد میشود.
-
تعهدات بیشتر در قبال خانواده پس از ازدواج:
تحقیقات بعدی راجع به تأثیر فداکاری بر روی ازدواجها بود. تعهد به آینده در مردان بیشتر بهصورت رفتارهای فداکارانه، بروز پیدا میکند. یعنی تعهدشان به زن، باعث میشود در بسیاری از مواقع فداکارانه رفتار کنند و از خودگذشتگی نمایند. عنوان مثال زنان معمولاً بیشتر به دیگران چیزی (هدیه) میدهند، بدون توجه به تعهداتشان در هر رابطهای.
مردان هنگامی که بدانند زنشان تنها شخص مهم زندگیشان است و هنگامی که به او اعتماد کامل داشته باشند، برای او از خودگذشتگی نشان میدهند. اما زنان، فداکاری و از خودگذشتگی را قبل از اینکه وارد روابط زناشویی شوند، در بخشهای مختلف زندگیشان از خود بروز میدهند. ترس از گذشت و فداکاری و مسئولیت از عوامل مهمی است که مانعی بر سر راه ازدواج مردان جوان است.
-
تأثیر وضعیت اقتصادی نامناسب در ازدواج نکردن:
بسیاری از روانشناسان معتقدند، انگیزه افرادی که از لحاظ اقتصادی وضعیت مناسبی ندارند، باانگیزه افراد از طبقه متوسط و سطح بالای جامعه در ازدواج کردن، متفاوت است. بسیاری از مردان جوان که وضعیت اقتصادی مناسبی ندارند، انگیزه کمتری برای ازدواج کردن از خود نشان میدهند.
به نظر آنها تهیه مسکن، ماشین، هزینههای زندگی، بیمه درمانی و غیره کاری است که آنها از عهدهاش بر نمیآیند؛ بنابراین وجود مشکلات اقتصادی یکی از عواملی است که تمایل آنها را برای ازدواج کردن، کاهش میدهد.
-
روابط قبل از ازدواج باعث ایجاد بدبینی نسبت به زنان میشود:
افرادی که قبل از ازدواج با زنان ارتباط داشتند، هنگام انتخاب همسر دچار نوعی بیاعتمادی و شک و تردید هستند. افراد باتوجهبه تجربههایی که خودشان داشتند، به نظرشان یافتن دختران بهاصطلاح آفتاب و مهتاب ندیده، کاری بسیار سخت و دشوار است.
در موارد بسیار نادر نیز باید به نقش خانوادهها در ازدواج نکردن مردان بپردازیم. گاهی والدین، بخصوص مادران، بهخاطر وابستگیهای شدیدی که به پسران خود دارند به شیوههای گوناگون مانع ازدواج آنها میشوند.
در مجموع ازدواج کردن، باعث ایجاد تغییرات عظیمی در چگونگی نگرش مردان به خود و تغییرات رفتاری آنان میگردد. اگر ازدواج باعث ایجاد تغییر در رفتارهای متعهدانه مردان میشود، میتوانیم دریابیم چرا مردان تمایل کمتری برای ازدواج کردن از خود نشان میدهند. در کنار آنها، مشکلات اقتصادی، شک و دودلی نسبت به زنان، روابط آزاد قبل از ازدواج هم باعث میشود که آنها تمایلی برای ازدواج از خود نشان ندهند.
بدون دیدگاه