طلاق عاطفی

نهاد خانواده برای بقای جامعه حیاتی است و هیچ جامعه ای بدون خانواده سالم نمی تواند مدعی سلامت باشد، همه آسیب های اجتماعی متاثر از خانواده است و روابط حسنه در جامعه بر اساس روابط حسنه درون خانواده شکل می گیرد. هر چه روابط درون خانواده قوی تر باشد، جامعه قوی تر است. طلاق یکی از مهم ترین آسیب های خانواده برای جامعه محسوب می شود. آمار رسمی طلاق میزان شکست همسران در زندگی زناشویی را نشان نمی دهد زیرا علاوه بر آمار طلاق قانونی، تعداد بیشتری به « طلاق عاطفی » یعنی زندگی خاموش و خانواده های خالی که همسران در آن زندگی می کنند، اختصاص دارد.

طلاق عاطفی وضعیتی است که در آن زوجین با هم زندگی می کنند اما هیچ رابطه کلامی فیزیکی یا عاطفی بین آنها وجود ندارد و افراد از «ما» به «من» تغییر می کنند. زن و شوهر در هوای سرد با هم زندگی می کنند اما هرگز تقاضای طلاق قانونی نمی کنند.

 

طلاق عاطفی چیست ؟

در طلاق عاطفی، زوجین بدون جدایی رسمی از بروز احساسات خودداری می کنند, زن و مرد در یک خانه و زیر یک سقف با هم زندگی می کنند. آنها غذا می خورند، با هم کار می کنند، با هم سفر می کنند و غیره. اما اصولاً دو انسان نسبت به هم غریب، بی تفاوت و بی احساس هستند و هر کدام به مسائل و امور خود سرگرم است.

این وضعیت در طول زمان رخ می دهد و شدت آن برای جفت های مختلف متفاوت است. این وضعیت ممکن است تا پایان عمر زوجین یا پس از مدتی ادامه یابد و فرسودگی هر دو طرف منجر به طلاق شود. و در این نوع رابطه و جدایی عاطفی نه تنها زن و مرد و همچنین فرزندان خارج از ازدواج به شدت آسیب می بینند و بسته به سن فرزندان عواقب متفاوتی برای آنها به همراه خواهد داشت.

 

حتما بخوانید : عوارض طلاق والدین روی فرزندان

عواقب این روابط برای کودکان کوچکتر باعث تغییر خلق و خو و پرخاشگری کودک، اختلال اشتها و گوشه گیری در کودکان و ایجاد احساس گناه و ناامیدی در کودکان بزرگتر خواهد شد.

 

نشانه های طلاق عاطفی بین همسران

طلاق عاطفی می تواند نشانه های مختلفی داشته باشد که سعی داریم بارزترین آنها را به شما معرفی کنیم.

شریک زندگی شما دیگر هرگز در مورد روز خود با شما صحبت نمی کند و معمولاً وقتی با یکدیگر صحبت می کنید، در نهایت منجر به مشاجره می شود. او حتی در مورد شما نمی پرسد و به نظر می رسد اهمیتی نمی دهد. امیدها و آرزوهای شما دیگر محبوب نیستند و این عدم صمیمیت باعث سردرگمی شما می شود.

 

یکی از شاخص های اصلی در طلاق عاطفی این است که آنها به تنهایی آرام تر هستند. کار مشترک و اوقات فراغت به میزان قابل توجهی کاهش می یابد و همه از یک برنامه زندگی پیروی می کنند که گویی تنها زندگی می کنند. وقتی تنهایی به یک عادت روزمره تبدیل می شود، می تواند نشانه ای از طلاق عاطفی باشد.

یکی دیگر از علائم طلاق عاطفی این است که به جای اهمیت دادن به خواسته های همسرتان، بیشتر به خواسته های خود توجه می کند، به راحتی احساسات منفی و عصبانیت خود را ابراز می کند، بدون اینکه به احساسات همسرش توجه کند. در قبال به ایراداتی که به بی احتیاطی و سردی آن هست، به راحتی مشکل را انکار می کند و حتی نمی خواهد درباره آن بحث کند.

انحرافات اخلاقی در موارد جدایی عاطفی بسیار برجسته است و از این طریق پیامدهای روحی و روانی زیادی برای همسران به همراه خواهد داشت.

در این جدایی ها، همسران به دلیل نگرانی از گفتار دیگران,عدم استقلال مالی,نگرانی در مورد آینده فرزندان و استرس روانی، جدایی رسمی یا طلاق را انتخاب نمی کنند.

 

 

دلایل طلاق عاطفی

عوامل زیادی در ایجاد طلاق عاطفی موثر است که باید به آن توجه کرد و تا حد امکان از آن موقعیت ها اجتناب کرد.

مهمترین دلیل ازدواج زن و مرد داشتن انگیزه و امید برای ساختن یک زندگی جدید و همچنین مهمترین دلیل ایجاد طلاق عاطفی برای زوجین از دست دادن انگیزه و امید و همچنین سوء تفاهم از همزیستی است.

این روابط عبارتند از:

1- ازدواج اشتباه

2- دخالت بیش از حد دیگران

3- بی توجهی به نیازهای همسر

4- داشتن انتظارات سخت و نادرست

5- عدم گفتگو و ارتباط کلامی ضعیف با همسر

6- بی تفاوتی نسبت به خواسته ها و انتظارات همسر

 

یعنی زوج هایی که به این عوامل آگاهی دارند و درایت لازم را دارند می توانند از وقوع آن جلوگیری کنند و برای ایجاد یک زندگی موفق، مفید و موثر تلاش کنند.